چطور با افراد بدقلق در محیط کار کنار بیاییم؟
همه ما در محیط کار با افرادی سروکار داشتهایم که به قول معروف بدقلق هستند؛ گاهی یک مدیر بداخلاق که از همه چیز انتقاد میکند، گاهی یک همکار خسته که بهرهوری ندارد و حتی کسی که فقط شایعهسازی میکند، باعث میشوند که با چالشهای مختلف روبرو شوید.
در مشکلساز بودن این رفتارها هیچ شکی نیست. آنها رسیدن به خروجی با کیفیت را دشوار میکنند و رضایت را از بین میبرند. بنابراین نه تنها بر عملکرد خود بلکه بر بهرهوری دیگران نیز تاثیر میگذارند.
ما نمیتوانیم همکاران خود را انتخاب کنیم و کنترل رفتار دیگران را برعهده بگیریم اما آنچه میتوانیم بر آن تسلط داشته باشیم پاسخ ما به این دسته است. باید بتوانیم در چنین شرایطی به شیوهای برخورد کنیم که تعارضی به وجود نیاید و همه در آرامش به کار خود بازگردند.
چرا مقابله با افراد بدقلق در محیط کار بسیار دشوار است؟
ممکن است این احساس را به خوبی بشناسید. در حال صحبت با یک فرد بدقلق در محل کار هستید و میتوانید احساس کنید که گر گرفتهاید، ضربان قلبتان تند میشود و دلتان میخواهد یک کبودی زیر چشم او بکارید. شما عصبانی هستید و هر لحظه امکان دارد یک واکنش عاطفی بد از شما سر بزند.
استرس ناشی از چنین تنشهایی موجب ترشح هورمونهایی مانند آدرنالین، کورتیزول و نوراپی نفرین (هورمون جنگ یا فرار) میشود.
جی جانسون کوچ انجمن توسعه استعدادها میگوید:
وقتی با افراد بدقلق سروکار داریم، تنها کاری که باید انجام دهیم عبور از آن است. اضطراب ما در حال تشدید است و سیستمهای دیگرمان شروع به خاموش شدن میکنند. منطقی فکر نمیکنیم و متابولیسممان کند میشود.
آیا این راهی است که میخواهیم هر روزمان را بگذرانیم؟
درگیری با همکاران یا مدیران نه تنها بر توانایی کار و روحیهمان تاثیر دارد بلکه سلامت جسمیمان را به خطر میاندازد. بنابراین مهم است که یاد بگیرید چطور با آنها صحبت کنید.
با این حال، انجام این کار بدون استراتژی یا فکر امکانپذیر نیست و مطمئناً نمیتوان آن را با بازخوردی مانند خشم، ترس یا استرس انجام داد. در عوض، در یادگیری نحوه برخورد با آنها در محل کار باید رویکردی درست داشته باشید که میتواند به درک، همدلی و در نهایت حل و فصل مسائل کمک کند.
خودآگاهی را تمرین کنید
این بار که در چنین شرایطی قرار گرفتید، تصور کنید طرف مقابل اشتباه میکند. قطعا این کار او ریشهای عمیق دارد که فراتر از یک عادت آزاردهنده و ویژگی شخصیتی است اما این کار شما نیست که او را درمان کنید!
از خودتان این سوالات را بپرسید:
- من چه احساسی به این شخص چیست؟
- چه چیزی من را تحریک میکند؟
- آیا بیش از حد واکنش نشان میدهم؟
- آیا ناخودآگاه من نسبت به او تعصبی دارد؟
- چطور میتوانم با او همدلی و همدردی داشته باشم؟
مدیر منابع انسانی یکی از کسبوکارها متوجه شد هیچکس علاقهای به کار با یکی از همکارها ندارد، با کمی تحقیق متوجه شد او تنهاست! مشخص شد که کار تمام چیزی است که در تمام زندگیاش انجام داده است و به این شهر هم به تازگی مهاجرت کرده است و نتوانسته با کسی ارتباط اجتماعی برقرار کند.
او بعد از دانستن این مطلب کمک کرد تا بتواند با جامعه اطراف ارتباط برقرار کند و سطح رضایت همگی از او و رفتارش را تغییر داد.
نتیجه نهایی؟ داستان اغلب دو طرف دارد.
همانطور که گفته شد، رفتار مشکلساز در محل کار هرگز نباید نادیده گرفته شود.
با مشکل روبرو شوید
رویارویی با مشکلات، کاری ناراحتکننده و سخت برای همه ماست. اما قورباغهای است که باید قورت دهیم پس اگر همیشه با نظر بیرحمانه یکی از همکارانتان روبرو میشوید، آخرین کاری که باید انجام دهید مقابله به مثل است.
البته نادیده گرفتن هم مشکل را بدتر میکند. چند راهکار معقول و منطقی وجود دارند:
1. مکالمهای موثر داشته باشید
ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما برای مقابله با یک فرد دشوار در محل کار، در واقع باید شخصاً با آنها صحبت کنید. شکایت یا حرف زدن پشت سرشان فقط مشکل را تشدید میکند. زمانی که آرام هستید با او گفتگویی دوستانه داشته باشید. به احساس او توجه کنید و در زمان مناسب به سراغ او بروید مثلا بعد از یک جلسه پرتنش یا پیش از تحویل کاری پراسترس به او نزدیک نشوید.
2. جملههایتان را با من شروع کنید
به جای تو از من استفاده کنید تا اینطور به نظر نرسد که سعی در متهم کردن او دارید. بطور مثال بگویید:
- وقتی در جلسهای هستیم، احساس میکنم توانایی من دست کم گرفته میشوید زیرا نظر شما مخالف من است.
- من علاقهای ندارم درباره همکاری که حضور ندارد صحبت کنم. به نظرت میتوانیم راجع به مسائل دیگری صحبت کنیم.
اینها نمونههایی از راههایی هستند که میتوانید یک موضوع دشوار را بدون اینکه هیچ کدام در حالت دفاع بگیرید، مطرح کنید.
3. گوش کنید
به حرفهای طرف مقابل گوش دهید. همانطور که در بالا ذکر شد، یک داستان اغلب دو طرف دارد. همکار یا مدیر شما ممکن است توضیح منطقی برای رفتار خود داشته باشد. باید بتوانیم با کاوش در بطن مسائل بتوانیم درگیریها را تحلیل کنیم. بخشی از این کار با گوش دادن قابل انجام است. دست از توضیح دادن بردارید، بازخورد بخواهید و شروع به گوش دادن کنید.
4. راهحل پیشنهاد دهید
تنها با گفتن احساستان به افراد بدقلق نمیتوانید انتظار حل شدن کامل مسئله را داشته باشید باید یک قدم به جلو بردارید و راهحل پیشنهاد دهید. مثلا اگر همکارتان در بیان شفاهی همیشه مسائل را بد توضیح میدهد از او بخواهید که ایمیل بزند یا لیستی بولتدار از کارهایی که توقع دارد انجام دهید، برایتان بفرستد.
به تنشهای کاری در مقابله با افراد بدقلق در محیط کار پایان دهید
در برخی موارد، فرد بدقلق ممکن است رفتار غیرمنطقی یا حتی روانپریشی از خود نشان دهد. اگر در موقعیتی قرار گرفتید که احساس ناامنی کردید، با استفاده از تکنیکهای زیر تنش را کاهش دهید.
1. واکنش بد نشان ندهید
با بلند کردن صدایتان به نتیجه نمیرسید. از زبان بدن و حالت چهره خود آگاه باشید چون فرد پرخاشگر به آن واکنش خوبی نشان نخواهد داد.
2. صبر کنید
نیازی به پاسخ دادن نیست. ترک فضا و سکوت، به شما فرصت میدهد تا بتوانید در آرامش فکر کنید و عکسالعمل درستی داشته باشید.
3. احساستان را کنترل کنید
آرام بمانید و تا جای ممکن از احساساتی شدن خودداری کنید تا طغیانهای بعدی پیش نیاید.
رویکرد رهبری در رویایی با افراد بدقلق در محیط کار
اگر همه چیز شکست خورد، باید به رهبری برای بحث و مدیریت مشکل نزدیک شوید. با اطلاعات دقیق در مورد نحوه رفتار این شخص، تأثیر آن بر شما و توانایی شما در کار، و چگونگی تلاش برای حل یا کاهش تنش آماده باشید. بدانید که مدیر شما ممکن است بخواهد طرف مقابل را برای بحث در مورد راهحل بیاورد. یک میانجی ممکن است بهترین گزینه برای برخورد با آن شخص باشد.
کلمات پایانی: یک کارمند مهربان و خوش صحبت باشید
محیطهای کاری ما را وادار میکنند تا تفاوتها در شخصیت، فرهنگ و ساختارهای اعتقادی را بررسی کنیم. کار اغلب ما را در موقعیتهای استرسزا قرار میدهد که توانایی ما را برای صبور بودن و مهربان بودن آزمایش میکند. در نهایت، محل کار میتواند مسائل اساسی را آشکار کند؛ از جمله بحران در خانه، مشکلات جسمی، یا مشکلات سلامت روانی و عاطفی.
در هر صورت، در یک محیط حرفهای، برای مهربانی و برقراری ارتباط بیشتر تلاش کنید. صبور باشید، تا حد امکان واضح ارتباط برقرار کنید و همیشه به دنبال همدلی با دیگران باشید. نتیجه ارزشش را دارد: روابط سالم و سازنده، محل کار شادتر و کار با کیفیت بالاتر.